با نزدیک شدن به فصل سرد سال، نگرانی فعالان اقتصادی و صاحبان کسب و کارهای تولیدی و صنعتی از احتمال قطعی گاز افزایش یافته است. اتفاقی که تقریبا در سالهای تحت تاثیر ناترازی گاز، منجر به محدودیتهای سوخت رسانی به صنایع کشور شده است و امسال نیز پیش بینیها از تکرار آن در ماههای آتی حکایت دارد.
به گزارش سرویس اقتصادی زیرنویس، چندی قبل یک شرکت پتروشیمی طی انتشار اطلاعیهای در سامانه کدال از کاهش ظرفیت تولید خود به علت اعمال محدودیت مصرف گاز خبر داد. اتفاقی که به نظر می رسد به زودی دامن بسیاری از صنایع را می گیرد و چرخ تولید با وقفه روبرو می شود.
رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران در این باره معتقد است صنایع انرژیبر مانند فولاد، پتروشیمی و سیمان که مصرف بالایی از گاز دارند، اولین قربانیان بحران قطعی گاز در ماههای سرد سال هستند و این روند میتواند منجر به تبعات منفی بر اقتصاد و بورس شود و در نهایت اعتماد سرمایهگذاران را از بازار سلب کند.
در ادامه، متن کامل گفتگوی اختصاصی تابناک با حسین سلاحورزی، رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران پیرامون تبعات ناترازی گاز بر اقتصاد ایران و چشم انداز زمستان پیش رو را میخوانید:
پرسش: باتوجهبه پیشبینی ناترازی ۳۰۰ میلیون مترمکعبی گاز در روز برای زمستان امسال، چرا این مسئله به بحرانی گسترده تبدیل شده و علت اصلی آن چیست؟
پاسخ: ناترازی گاز در ایران نتیجه انباشت عوامل متعددی است که طی سالهای گذشته به بحران فعلی دامن زدهاند. فرسودگی زیرساختها، کاهش سرمایهگذاری و عدم توجه کافی به بهینهسازی مصرف، از دلایل اصلی این وضعیت هستند. البته این مشکل به یکباره ایجاد نشده؛ بلکه به دلیل کوتاهیهای مداوم، امروز به تهدیدی جدی برای صنایع، معیشت مردم و خدمات عمومی تبدیل شده است. نکته تأسفبار این است که دولت با وجود هشدارهای مکرر، هنوز نتوانسته برنامهای جدی و فوری برای کاهش این بحران ارائه کند و در نتیجه، پیش از آغاز فصل سرما، کشور با چالشهای پیچیدهای روبروست.
پرسش: تبعات این ناترازی بر صنایع تولیدی کشور چیست و چرا آنها را با چنین خطری مواجه کرده است؟
پاسخ: صنایع انرژیبر مانند فولاد، پتروشیمی و سیمان که مصرف بالایی از گاز دارند، اولین قربانیان این بحران هستند. این صنایع که بخش بزرگی از تولید ملی و صادرات غیرنفتی کشور را تشکیل میدهند، با کاهش یا قطع گاز، ظرفیت تولید و سهم خود را از بازارهای داخلی و خارجی از دست میدهند. نتیجه آن، کاهش درآمدهای ارزی، کسری تراز تجاری و در نهایت وابستگی بیشتر به واردات است. بدیهی است که این موضوع به کاهش اشتغال و تضعیف پایههای تولید ملی منجر میشود و اینجاست که نیاز به پاسخگویی دولت احساس میشود؛ چراکه با وجود علم به تأثیرات سنگین این بحران، اقدامی فوری و مؤثر برای مدیریت آن انجام نداده است.
پرسش: به نظر شما، ناترازی گاز چه تأثیری بر بخش خانگی بهعنوان بزرگترین مصرفکننده خواهد گذاشت؟
پاسخ: این ناترازی بر بخش خانگی تأثیرات گستردهای خواهد داشت. با آغاز فصل سرما و افزایش نیاز به گاز برای گرمایش، هرگونه قطعی یا جیرهبندی گاز علاوه بر ایجاد نارضایتی عمومی، بر کیفیت زندگی و امنیت انرژی خانوادهها اثر میگذارد. متأسفانه، عدم برنامهریزی مناسب برای بهینهسازی مصرف خانگی و مدیریت تقاضا، فشار مضاعفی را بر زیرساختهای تولید و توزیع وارد میکند و در نهایت این مردم هستند که بیشترین آسیب را میبینند. این مسئله، پرسش جدی در برابر دولت قرار میدهد: چرا علیرغم هشدارها، راهکارهای پیشگیرانه و کارآمد برای مواجهه با این وضعیت به اجرا درنیامده است؟
پرسش: آیا اثرات این بحران به صنایع و خانوادهها محدود میشود یا بخشهای دیگر نیز تحتتأثیر قرار خواهند گرفت؟
پاسخ: خیر، اثرات این بحران تنها به صنایع و خانوارها محدود نیست و بخشهای خدماتی و کسبوکارهای کوچک نیز متضرر خواهند شد. کسبوکارهایی مانند رستورانها، نانواییها و مجتمعهای تجاری که به گاز وابسته هستند، در صورت کاهش یا قطع گاز، فعالیتهای خود را محدود کرده یا حتی متوقف میکنند. این شرایط موجب افزایش هزینهها و فشار بر مشاغل کوچک و متوسط میشود و به نرخ بیکاری و کاهش درآمد این بخشها دامن میزند.
پرسش: ناترازی گاز چگونه میتواند بر بازار سرمایه و بورس تهران تأثیر بگذارد؟
پاسخ: بازار سرمایه نیز از این بحران مصون نخواهد بود. صنایع بزرگی که در بورس حضور دارند، نظیر پتروشیمی، فولاد و سیمان، وابستگی شدیدی به گاز دارند و کمبود گاز به معنی کاهش تولید و افت سودآوری این صنایع است. این وضعیت به طور مستقیم بر ارزش سهام این شرکتها و در نهایت شاخصهای بورس تأثیر میگذارد. این بحران میتواند اعتماد سرمایهگذاران را از بازار سلب کرده و به خروج سرمایهها و رکود بورس منجر شود؛ شرایطی که با نیاز کنونی کشور به ثبات و جذب سرمایه، خسارتهای بسیاری در پی خواهد داشت.
پرسش: ناترازی گاز در سطح اقتصاد کلان و معیشت عمومی چه اثراتی میتواند داشته باشد؟
پاسخ: پیامدهای این ناترازی در سطح کلان اقتصادی کشور به کاهش تولید و رشد اقتصادی منجر خواهد شد. از آنجا که بسیاری از صنایع انرژیبر سهم قابلتوجهی در تولید ناخالص داخلی و صادرات غیرنفتی دارند، کاهش تولید در این بخشها تراز تجاری کشور را تحتتأثیر قرار داده و وابستگی به واردات را افزایش میدهد. این شرایط، موجب افزایش قیمتها در بازار داخلی و رشد تورم خواهد شد و فشار سنگینی بر معیشت مردم و اقتصاد خانوارها وارد میکند. از این رو، ناترازی گاز به نوعی یک بحران فراگیر و چندبعدی است که تمامی ابعاد اقتصادی و اجتماعی را تحتتأثیر قرار میدهد.
پرسش: چه راهکارهای کوتاهمدتی برای کاهش اثرات این ناترازی میتوان پیشنهاد کرد؟
پاسخ: دولت باید فوراً وارد عمل شود و از راهکارهای فوری و مؤثری برای کاهش اثرات این ناترازی استفاده کند. یکی از راهکارهای اصلی بهینهسازی مصرف در بخشهای خانگی و اداری است تا بخشی از بار مصرف کاسته شود. همچنین، نوسازی زیرساختهای تولید و توزیع و استفاده از منابع انرژی جایگزین در مناطقی که این امکان وجود دارد، راهکارهای مؤثری هستند. علاوه بر این، کنترل صادرات و تخصیص منابع گاز به مصارف داخلی، به ویژه در فصل اوج مصرف، اقدامی ضروری و فوری است. این بحران نیاز به برنامهریزی دقیق و تصمیمگیری سریع دارد؛ در غیر این صورت، تبعات آن به اقتصاد و معیشت عمومی آسیبهای عمیقی وارد خواهد کرد.
پرسش: پیام شما به دولت و مسئولان برای مدیریت این بحران چیست؟
پاسخ: دولت باید مسئولیت این بحران را بپذیرد و با اجرای تدابیر فوری و عملیاتی، از عمیقتر شدن تبعات آن جلوگیری کند. بحران ناترازی گاز تنها اقتصاد و صنعت، بلکه معیشت و اعتماد مردم به دولت را نیز تهدید میکند. بیعملی و تأخیر در تصمیمگیری، نتیجهای جز تشدید مشکلات اقتصادی و افزایش نارضایتی عمومی نخواهد داشت.